اختناس به نفس
عشقم پیش دبستانی بود که به جشن تولددعوت شدوقتی برگشت گفت مامان همه بالاوپایین میپریدندفقط من ساکت نشسته بودم وخجالت می کشیدم چشمامو بستم به خودم گفتم ملیکا اختناس به نفس داشته باش اختناس به نفس داشته باش بعد اب خوردم دویدم وسط وبالاوپایین پریدم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی