همکارم وقتی اختناس به نفس ملی جونم رو تعریف می کنه دخترنازش یکتا می گه یعنی ملیکا بلد نیست بگه اطمینان به صبر دخترخاله دوستم تصحیح می کنه اعتمادبه سقف دلبندای من نه اختناس به نفس نه اطمینان به صبر نه اعتماد به سقف ااااااعتماد به نفسسس ...
عشقم پیش دبستانی بود که به جشن تولددعوت شدوقتی برگشت گفت مامان همه بالاوپایین میپریدندفقط من ساکت نشسته بودم وخجالت می کشیدم چشمامو بستم به خودم گفتم ملیکا اختناس به نفس داشته باش اختناس به نفس داشته باش بعد اب خوردم دویدم وسط وبالاوپایین پریدم ...