ملیکاملیکا، تا این لحظه: 17 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

ملیکا

عکس

اولین روز دبستان ملیکا و بابا اول مهر 91 بوسسسسسسس واسه مهنااااااااز خداحافظ آسایشششش سلاام مدرسههه ...
5 بهمن 1391

کتری !!!!!!!!

دخترکم حرف " ک " را تازه یاد گرفته بود معلمشون ازشون خواسته بود که با  " کنری  " جمله یسازن.ملیکا  جونم  یک جمله ی بی معنی ساخت منم بهش گفتم ملیکا جون جمله باید معنی داشته باشه مثلا  " در کتری ......" بعدشم  از ملیکا خواستم که این جمله رو کامل کنه که ملیکا فقط نگاه کرد منم ذوباره ازش پرسیدم اما بازم ملیکا با تعجب فقط نگام کرد گفتم ملیکا اصلا میدونی کتری چیه؟؟ بیا تو آشپزخونه و کتری رو نشونم بده !!! ملیکا گشت  گشت فنک رو بهم نشون داد و گفت بیا اینم کتری !!!!!!!!!!!!!!!!   ...
5 بهمن 1391

اولش همه همینو میگن

با ملیکا از چشم پزشکی بر می گشتیم گفت مامان میشه بابابا دعوا نکنی گفتم دعوا نمی کنیم بحث میکنیم  پرسید اصلا چرا با بابا ازدواج کردی    گفتم چون دوسش داشتم گفت اولش همه همینو میگن////////////// ...
16 فروردين 1391

مليکا شيراز نمي رود!

مليکا مي خواست با باباش بره شيراز . از من پرسيد : مامان مگه درس از واجبات زندگي نيست؟ گفتم چرا هست گفت من اگه برم شيراز از درساي پيش دبستانيم عقب مي مونم ؟ گفتم آره گفت:                                        پس من شيراز نميرممممممممممممممممممممم
6 آذر 1390

مليکا شاعر مي شود

آب داره ميريزه       بابام چقدر عزيزه (البته به جاي آب يه کلمه ي ديگه بود ) مادري               واسه من جا داري؟ عمه جان           بيا بريم به زنجان ...
6 آذر 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ملیکا می باشد